سفارش تبلیغ
صبا ویژن
√❤کلبه عاشــــــــقان❤√

 

چــه زیبــاست وقتـی میفهمـی کسـی زیــر ایـن گنــبد کبــود

 


انتظــارت را میـکشـــــد چــه شیرین اســـــت

 



طعــم پیامکی کــه میگـــوید :



 
" کجایـی نگران شدم "
 
 


نوشته شده در دوشنبه 91/10/11ساعت 11:25 عصر توسط HAMID نظرات ( ) |

 

  دیدی که سخــــت نیســـــت تنها بدون مــــــــــن ؟!! 


         دیدی صبح می شود شب ها بدون مـــــــــن !!


         این نبض زندگی بــــــــی وقفه می زند…


            فرقی نمی کند با مــــــن …بدون مــــــن…


          دیــــــروز گر چه ســـــــخت امروزم هم گذشت …!!!


         طوری نمی شود فردا بدون مــــــن !!! هه



نوشته شده در جمعه 91/10/8ساعت 2:40 عصر توسط HAMID نظرات ( ) |

 

 

 

جلسه محاکمه عشق بود

   

 و عقل قاضی ، و عشق محکوم ....


 به دلیل تبعید به دورترین نقطه مغز یعنی فراموشی ،قلب تقاضای عفو عشق را داشت


ولی همه


اعضا با او مخالف بودند قلب شروع کرد به طرفداری ازعشق، آهای چشم

 

مگر تو نبودی که هر روز آرزوی


دیدن چهره زیبایش را داشتی ، ای گوش مگر تو نبودی که در آرزوی شنیدن صدایش بودی

 

وشما پاها که همیشه


در آرزوی رفتن به سویش بودید حالا چرا اینچنین با او مخالفید ؟



همه اعضا روی برگرداندند و به نشانه اعتراض جلسه را ترک کردند ، تنها

 

 

عقل و قلب درجلسه ماندند

 


 

عقل گفت: دیدی قلب همه از عشق بی زارند ، ولی متحیرم با وجودی که


 

عشق بیشتر از همه تورا



 

آزرده چرا هنوز از او حمایت میکنی !؟ قلبنالید و گفت:من بی وجودعشق دیگر نخواهم بود



و تنها تکه گوشتی هستم که هر ثانیه کار ثانیه قبل را تکرار میکند و


  

فقط با عـــــــشــــــــق میتوانم یک قلبی واقعی باشم




نوشته شده در جمعه 91/10/8ساعت 2:25 عصر توسط HAMID نظرات ( ) |

http://axgig.com/images/69717129380705142829.jpg


 1000بار900جمله ی عاشقانه را در 800جای مختلف به 700زبان و با


 600 شکل پیش


500نفر طرح کردم و400 تای آن ها 300 جمله را به 200 زبان در 100برگ

 

ترجمه کردند


90 تای آن ها را در 80 روز روزی 70 دفعه برای خودم نوشتم60 تای آن ها را

 

آموختم50 بار


40روز روزی 30 دفعه تکرار کردم 20 بار 10 سوال به مدت 9 روز تکرار کردم به


 8سوال 7بار


6جواب دادم در فاصله ی5روز دارای 4بار 3جا در مدت


 2روز تو را دیدم و عاشقانه نگاهت کردم تا روزی برسد که من1 بار بگویم



دوستت دارم


نوشته شده در پنج شنبه 91/10/7ساعت 12:34 صبح توسط HAMID نظرات ( ) |


http://www.askquran.ir/gallery/images/47521/1_1_65723_20090828_1693959084.jpg



رقیه(س) دختر خورشید است...رقیه (س)از تبار نور و از جنس آبی آسمانی است.


رقیه(س) جلوه دیگری از شکوه و عظمت حماسه عاشورا است.


به گواه تاریخ نگاران و مقتل نویسان رحلت شهادت‌ گونه رقیه (س) اندکی پس از واقعه خونین کربلا در


سال شصت و یکم هجری رخ داده است و در این هنگام وی سه یا چهار ساله بوده است و نخستین نکته


شگفت درباره حضرت رقیه (س)، شاید همین باشد که با چنین عمر کوتاهی، از مرزهای تاریخ عبور کرد


و به جاودانگی رسید، آن گونه که برادر شیرخوارش علی ‌اصغر (ع) به چنین مرتبه‌ای نایل شد.به عبارت


دیگر یکی از جلوه‌های رویداد بزرگ عاشورا تنوع سنی شخصیت‌های آن می‌باشد که از پایین‌ترین سن آغاز


و به بالاترین سنین (حضرت حبیب‌ بن مظاهر) ختم می‌گردد. نکته قابل تأمل دیگر در بررسی این مهم آن است


که در پدید آوردن این حماسه بی ‌بدیل و شکوهمند تنها یک جنسیت سهیم نبوده، بلکه در کنار اسامی مردان


و پسران جانباز و ایثارگر این واقعه، نام زنان و دختران نیز حضوری پررنگ و تابناک دارد.


مصائب و شدائدی را که رقیه (س) از کربلا تا کوفه و از کوفه تا شام متحمل می‌شود، آنچنان تلخ و دهشتناک


است که وجدان هر انسان آزاده و صاحبدلی را می‌آزارد و قلب و روح را متأثر و مجروح می‌سازد. تحمل


گرمای شدید کربلا همراه با تشنگی، حضور در صحنه شهادت خویشاوندان، اسارت و ناظر رفتارهای شقاوت


آلود بودن، آزار و شکنجه‌ های جسمی و روحی فراوان، دلتنگی برای پدر در خرابه شام و ... نشانگر مصائب


عظمایی است که یک کودک خردسال با جسم و روح لطیف خود با آن مواجه شده است. از دیگر سو همین


قساوت سپاه یزید است که بر عظمت نهضت سترگ عاشورا می‌افزاید، زیرا حضرت امام حسین (ع) با شناخت


و پیش‌بینی تمام این مصائب و شدائد به قیام در راه احیاء دین جد بزرگوار خویش قد علم فرمود و چنین


دشواری‌هایی نتوانست هیچ گونه خللی بر عزم استوار آن حضرت در راه آزمایش بزرگ الهی پدید آورد.


سن حضرت رقیه و تاریخ شهادت ایشان:


مشهور این است که ایشان سه یا چهار بهار بیشتر به خود ندیده و در روزهای آغازین صفر سال 61 ه .ق، پرپر شده است.


چگونگی شهادت و مرقد مطهر حضرت رقیه:


بعد از واقعه عاشورا دشمن تمام کسانی را که زنده مانده بودند ، اسیر کرد. میان این اسرا،


یک دختر کوچک هم دیده می ‏شد.


این دختر کوچک رقیه بود. رقیه دختر امام حسین علیهاالسلام که حالا بعد از شهادت پدرش به


همراه عمه ‏اش زینب و اسرای دیگر به طرف شام می ‏رفت.


از داخل خرابه های شام، صدای یک  کودک به گوش می ‏رسید. تمام کسانی که در میان اسرا بودند،


می ‏دانستند که این صدای رقیه دختر کوچک امام حسین است. رقیه از خواب بیدار شده بود و سراغ


پدرش را می ‏گرفت.


گویا خواب پدرش را دیده بود. در این حال یزید، دستور داد سر امام حسین علیه‏ السلام را به رقیه نشان بدهند.


وقتی حضرت رقیه علیهاالسلام سر بریده پدرش امام حسین علیه‏ السلام را دید، با فریاد و ناله خودش را  روی


سر بریده پدرش انداخت و همان جا، از دنیا رفت. 


 مرقد مطهر دخت‎ سه سـالـه امـام‎‎ سـوم شیعیانحضرت رقیه علیها السلام در شام‎ کنـار بـاب‎ "الفـرادیـس " مابین‎



 کوچه‎ های‎ تاریخی‎ و پر ازدحام‎ دمشـق‎ است‎‎ که‎‎ هر ساله بسیاری‎ از شیفتگان‎ اهل‎ بیت (ع) را




از مناطق‎ مختلف‎ جهان‎ به سوی خود جلب‎ می‎ کند.


 
پروردگارا ما را به کسب توفیق درک شخصیت حضرت رقیه(س) مرحمت فرما.



ایام شهادت حضرت رقیه(س)براقاامام زمان (عج)تسلیت باد


نوشته شده در جمعه 91/10/1ساعت 12:41 عصر توسط HAMID نظرات ( ) |

 


هیچ کس لیاقت اشکهای تو را ندارد و کسی که چنین ارزشی

 

دارد باعث اشک ریختن تو نمی شود


اگر کسی تو را آن طور که می خواهی دوست ندارد، به این معنی نیست

 

که تو را با تمام وجودش دوست ندارد 


دوست واقعی کسی است که دستهای تو را بگیرد ولی قلب تو

 

را لمس کند  


هرگز وقتت را با کسی که حاضر نیست وقتش را با تو

 

بگذراند، نگذران  


شاید خدا خواسته است که ابتدا بسیاری افراد نامناسب را بشناسی

 

و سپس شخص مناسب را، به این ترتیب وقتی او را یافتی بهتر

 

   می توانی شکرگزار باشی


به چیزی که گذشت غم مخور، به آن چه پس از آن آمد لبخند بزن



همیشه افرادی هستند که تو را می آزارند، با این حال همواره به دیگران


 

اعتماد کن و فقط مواظب باش که به کسی که تو را آزرده، دوباره اعتماد نکنی  



زیاده از حد خود را تحت فشار نگذار، بهترین چیزها در زمانی اتفاق می افتد که انتظارش را نداری


نوشته شده در جمعه 91/10/1ساعت 11:46 صبح توسط HAMID نظرات ( ) |

 

 روزی عشق از دوستی پرسید: تفاوت من و تو در چیست؟

  

                        دوستی گفت:

 

    من دیگران را با سلام آشنا میکنم تو با نگاه . . . .

 

  من آنان را با دروغ جدا میکنم تو با مرگ!!!!!


نوشته شده در چهارشنبه 91/9/29ساعت 10:44 عصر توسط HAMID نظرات ( ) |


خیلی سخته که بغض داشته باشی ، اما نخوای کسی بفهمه ...


خیلی سخته که عزیزترین کست ازت بخواد فراموشش کنی ...


خیلی سخته که سالگرد آشنایی با عشقت رو بدون حضور خودش

 

جشن بگیری ...


خیلی سخته که روز تولدت ، همه بهت تبریک بگن ، جز اونی

 

که فکر می کنی به خاطرش زنده ای ...


خیلی سخته که غرورت رو به خاطر یه نفر بشکنی ، بعد

 

بفهمی دوست نداره ...


خیلی سخته که همه چیزت رو به خاطر یه نفر از دست بدی،

 

اما اون بگه:دیگه نمیخوامت


خیلی سخته ...


 


خاطره های آدم وقتی زیاد میشه،اتاقش هم پر از عکس میشه



اما افسوس...


افسوس که همیشه دلت برای کسی تنگ میشه که نمیتونی عکسشو به دیوار بزنی!!!!

 


نوشته شده در جمعه 91/9/24ساعت 1:21 صبح توسط HAMID نظرات ( ) |

 

 اگر دبیر ریاضی بودم ثابت میکردم که چگونه شعاع نگاهت از مرکز قلبم می گذرد     

 

اگر دبیر شیمی بودم نام تو را در قلبم پخش می کردم تا محلول با محبت شود    


 اگر دبیر دینی بودم می دانستم که بعد از خدا تو را می پرستم     


 

 اگر دبیر جغرافی بودم می دانستم که خوش آب و هوا ترین منطقه آغوش گرم

 

تو است و اگر دبیر  


زبان بودم


 

با زبان بی زبانی می گفتم 

 

عاشقتم


نوشته شده در سه شنبه 91/9/21ساعت 10:26 عصر توسط HAMID نظرات ( ) |



خیلی سخته  تو چشمای کسی که تموم عشقت رو ازت دزدیده زل بزنی


و به جای این که لبریز از نفرت بشی حس کنی هنوزم دوستش داری


  خیلی سخته باز بخوای به دیواری تکیه بدی که


یه بار زیر اوار غرورش تموم وجودت  تله شده


 خیلی سخته وقتی پشتت بهشه دونه های اشک گونه هاتو خیس کنه


ولی مجبور باشی لبخند بزنی تا نفهمه دوستش داری


  خیلی سخته تو خیالت ساعت ها باهاش حرف بزنی


ولی وقتی میبینیش چیزی جز سلام نتونی بگی


  خیلی سخته روز تولدت همه بهت تبریک بگن


جز اونی که فکر میکنی به خاطرش زنده ای


  خیلی سخته غرورت رو به خاطر کسی


بشکنی که بعد بفهمی دوستت نداره


  خیلی سخته گل ارزو هاتوتو باغ دیگری ببینیو صد بار


تو خودت بشکنی اونوقت اروم زیر لب بگی  :


 گل من باغچه ی نو مبارک.........



نوشته شده در سه شنبه 91/9/21ساعت 10:16 عصر توسط HAMID نظرات ( ) |

<   <<   21   22   23   24   25   >>   >


قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت