چــه زیبــاست وقتـی میفهمـی کسـی زیــر ایـن گنــبد کبــود دیدی که سخــــت نیســـــت تنها بدون مــــــــــن ؟!!
جلسه محاکمه عشق بود و عقل قاضی ، و عشق محکوم .... به دلیل تبعید به دورترین نقطه مغز یعنی فراموشی ،قلب تقاضای عفو عشق را داشت ولی همه اعضا با او مخالف بودند قلب شروع کرد به طرفداری ازعشق، آهای چشم مگر تو نبودی که هر روز آرزوی دیدن چهره زیبایش را داشتی ، ای گوش مگر تو نبودی که در آرزوی شنیدن صدایش بودی وشما پاها که همیشه در آرزوی رفتن به سویش بودید حالا چرا اینچنین با او مخالفید ؟ همه اعضا روی برگرداندند و به نشانه اعتراض جلسه را ترک کردند ، تنها عقل و قلب درجلسه ماندند عقل گفت: دیدی قلب همه از عشق بی زارند ، ولی متحیرم با وجودی که عشق بیشتر از همه تورا آزرده چرا هنوز از او حمایت میکنی !؟ قلبنالید و گفت:من بی وجودعشق دیگر نخواهم بود و تنها تکه گوشتی هستم که هر ثانیه کار ثانیه قبل را تکرار میکند و فقط با عـــــــشــــــــق میتوانم یک قلبی واقعی باشم 1000بار900جمله ی عاشقانه را در 800جای مختلف به 700زبان و با 600 شکل پیش 500نفر طرح کردم و400 تای آن ها 300 جمله را به 200 زبان در 100برگ ترجمه کردند 90 تای آن ها را در 80 روز روزی 70 دفعه برای خودم نوشتم60 تای آن ها را آموختم50 بار 40روز روزی 30 دفعه تکرار کردم 20 بار 10 سوال به مدت 9 روز تکرار کردم به 8سوال 7بار 6جواب دادم در فاصله ی5روز دارای 4بار 3جا در مدت 2روز تو را دیدم و عاشقانه نگاهت کردم تا روزی برسد که من1 بار بگویم دوستت دارم
رقیه(س) دختر خورشید است...رقیه (س)از تبار نور و از جنس آبی آسمانی است. رقیه(س) جلوه دیگری از شکوه و عظمت حماسه عاشورا است. به گواه تاریخ نگاران و مقتل نویسان رحلت شهادت گونه رقیه (س) اندکی پس از واقعه خونین کربلا در سال شصت و یکم هجری رخ داده است و در این هنگام وی سه یا چهار ساله بوده است و نخستین نکته شگفت درباره حضرت رقیه (س)، شاید همین باشد که با چنین عمر کوتاهی، از مرزهای تاریخ عبور کرد و به جاودانگی رسید، آن گونه که برادر شیرخوارش علی اصغر (ع) به چنین مرتبهای نایل شد.به عبارت دیگر یکی از جلوههای رویداد بزرگ عاشورا تنوع سنی شخصیتهای آن میباشد که از پایینترین سن آغاز و به بالاترین سنین (حضرت حبیب بن مظاهر) ختم میگردد. نکته قابل تأمل دیگر در بررسی این مهم آن است که در پدید آوردن این حماسه بی بدیل و شکوهمند تنها یک جنسیت سهیم نبوده، بلکه در کنار اسامی مردان و پسران جانباز و ایثارگر این واقعه، نام زنان و دختران نیز حضوری پررنگ و تابناک دارد. است که وجدان هر انسان آزاده و صاحبدلی را میآزارد و قلب و روح را متأثر و مجروح میسازد. تحمل گرمای شدید کربلا همراه با تشنگی، حضور در صحنه شهادت خویشاوندان، اسارت و ناظر رفتارهای شقاوت آلود بودن، آزار و شکنجه های جسمی و روحی فراوان، دلتنگی برای پدر در خرابه شام و ... نشانگر مصائب عظمایی است که یک کودک خردسال با جسم و روح لطیف خود با آن مواجه شده است. از دیگر سو همین قساوت سپاه یزید است که بر عظمت نهضت سترگ عاشورا میافزاید، زیرا حضرت امام حسین (ع) با شناخت و پیشبینی تمام این مصائب و شدائد به قیام در راه احیاء دین جد بزرگوار خویش قد علم فرمود و چنین دشواریهایی نتوانست هیچ گونه خللی بر عزم استوار آن حضرت در راه آزمایش بزرگ الهی پدید آورد. سن حضرت رقیه و تاریخ شهادت ایشان: چگونگی شهادت و مرقد مطهر حضرت رقیه: یک دختر کوچک هم دیده می شد. این دختر کوچک رقیه بود. رقیه دختر امام حسین علیهاالسلام که حالا بعد از شهادت پدرش به همراه عمه اش زینب و اسرای دیگر به طرف شام می رفت. از داخل خرابه های شام، صدای یک کودک به گوش می رسید. تمام کسانی که در میان اسرا بودند، می دانستند که این صدای رقیه دختر کوچک امام حسین است. رقیه از خواب بیدار شده بود و سراغ پدرش را می گرفت. گویا خواب پدرش را دیده بود. در این حال یزید، دستور داد سر امام حسین علیه السلام را به رقیه نشان بدهند. وقتی حضرت رقیه علیهاالسلام سر بریده پدرش امام حسین علیه السلام را دید، با فریاد و ناله خودش را روی سر بریده پدرش انداخت و همان جا، از دنیا رفت. مرقد مطهر دخت سه سـالـه امـام سـوم شیعیان حضرت رقیه علیها السلام در شام کنـار بـاب "الفـرادیـس " مابین کوچه های تاریخی و پر ازدحام دمشـق است که هر ساله بسیاری از شیفتگان اهل بیت (ع) را از مناطق مختلف جهان به سوی خود جلب می کند. ایام شهادت حضرت رقیه(س)براقاامام زمان (عج)تسلیت باد هیچ کس لیاقت اشکهای تو را ندارد و کسی که چنین ارزشی دارد باعث اشک ریختن تو نمی شود اگر کسی تو را آن طور که می خواهی دوست ندارد، به این معنی نیست که تو را با تمام وجودش دوست ندارد را لمس کند بگذراند، نگذران و سپس شخص مناسب را، به این ترتیب وقتی او را یافتی بهتر می توانی شکرگزار باشی به چیزی که گذشت غم مخور، به آن چه پس از آن آمد لبخند بزن همیشه افرادی هستند که تو را می آزارند، با این حال همواره به دیگران اعتماد کن و فقط مواظب باش که به کسی که تو را آزرده، دوباره اعتماد نکنی زیاده از حد خود را تحت فشار نگذار، بهترین چیزها در زمانی اتفاق می افتد که انتظارش را نداری
روزی عشق از دوستی پرسید: تفاوت من و تو در چیست؟ دوستی گفت: من دیگران را با سلام آشنا میکنم تو با نگاه . . . . من آنان را با دروغ جدا میکنم تو با مرگ!!!!!
خیلی سخته که بغض داشته باشی ، اما نخوای کسی بفهمه ... خیلی سخته که عزیزترین کست ازت بخواد فراموشش کنی ... خیلی سخته که سالگرد آشنایی با عشقت رو بدون حضور خودش جشن بگیری ... خیلی سخته که روز تولدت ، همه بهت تبریک بگن ، جز اونی که فکر می کنی به خاطرش زنده ای ... خیلی سخته که غرورت رو به خاطر یه نفر بشکنی ، بعد بفهمی دوست نداره ... خیلی سخته که همه چیزت رو به خاطر یه نفر از دست بدی، اما اون بگه:دیگه نمیخوامت خیلی سخته ... خاطره های آدم وقتی زیاد میشه،اتاقش هم پر از عکس میشه اما افسوس... افسوس که همیشه دلت برای کسی تنگ میشه که نمیتونی عکسشو به دیوار بزنی!!!!
اگر دبیر ریاضی بودم ثابت میکردم که چگونه شعاع نگاهت از مرکز قلبم می گذرد اگر دبیر شیمی بودم نام تو را در قلبم پخش می کردم تا محلول با محبت شود اگر دبیر دینی بودم می دانستم که بعد از خدا تو را می پرستم اگر دبیر جغرافی بودم می دانستم که خوش آب و هوا ترین منطقه آغوش گرم تو است و اگر دبیر زبان بودم
با زبان بی زبانی می گفتم عاشقتم
خیلی سخته تو چشمای کسی که تموم عشقت رو ازت دزدیده زل بزنی و به جای این که لبریز از نفرت بشی حس کنی هنوزم دوستش داری خیلی سخته باز بخوای به دیواری تکیه بدی که یه بار زیر اوار غرورش تموم وجودت تله شده خیلی سخته وقتی پشتت بهشه دونه های اشک گونه هاتو خیس کنه ولی مجبور باشی لبخند بزنی تا نفهمه دوستش داری خیلی سخته تو خیالت ساعت ها باهاش حرف بزنی ولی وقتی میبینیش چیزی جز سلام نتونی بگی خیلی سخته روز تولدت همه بهت تبریک بگن جز اونی که فکر میکنی به خاطرش زنده ای خیلی سخته غرورت رو به خاطر کسی بشکنی که بعد بفهمی دوستت نداره خیلی سخته گل ارزو هاتوتو باغ دیگری ببینیو صد بار تو خودت بشکنی اونوقت اروم زیر لب بگی : گل من باغچه ی نو مبارک.........
انتظــارت را میـکشـــــد چــه شیرین اســـــت
طعــم پیامکی کــه میگـــوید :
" کجایـی نگران شدم "
دیدی صبح می شود شب ها بدون مـــــــــن !!
این نبض زندگی بــــــــی وقفه می زند…
فرقی نمی کند با مــــــن …بدون مــــــن…
دیــــــروز گر چه ســـــــخت امروزم هم گذشت …!!!
طوری نمی شود فردا بدون مــــــن !!! هه
مصائب و شدائدی را که رقیه (س) از کربلا تا کوفه و از کوفه تا شام متحمل میشود، آنچنان تلخ و دهشتناک
مشهور این است که ایشان سه یا چهار بهار بیشتر به خود ندیده و در روزهای آغازین صفر سال 61 ه .ق، پرپر شده است.
بعد از واقعه عاشورا دشمن تمام کسانی را که زنده مانده بودند ، اسیر کرد. میان این اسرا،
پروردگارا ما را به کسب توفیق درک شخصیت حضرت رقیه(س) مرحمت فرما.
دوست واقعی کسی است که دستهای تو را بگیرد ولی قلب تو
هرگز وقتت را با کسی که حاضر نیست وقتش را با تو
شاید خدا خواسته است که ابتدا بسیاری افراد نامناسب را بشناسی
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |