مرا به طوفان داده ای. . . خودت کجایی؟؟؟ تو رفته ای و بحران نوشیدن چای بی تو در این خانه مهمترین بحران خاورمیانه است و این احمق ها هنوز بر سر نفت میجنگند
“تو نیستی پایان آدمیزاد بی خداییست! نه از دست دادن معشوق نه رفتن یار نه تنهایی... هیچکدام پایان آدمی نیست! تنها بی خدایی آدم را تمام میکند... همه ی من! یکرنگ که باشی نمازهایمان اگر "نماز" بود نمازهایمان اگر نماز بود که رکعت آخرش این قدر کیف نداشت! اگر نمازهایمان نماز بود، که اول وقت نمی خواندیمش، برای این که، خود را "خلاص" کرده باشیم... اگر نمازهایمان نماز بود که تبدیل نمی شد به نمایش پانتومیم برای نشان دادن آدرس شارژر گوشی... اگر نمازمان نماز بود، که تبدیل نمی شد به یک فرصت طلایی برای خلق ایده های بکر!! تبدیل نمی شد به مناسب ترین زمان تحلیل رفتار فلان همکار! تبدیل نمی شد به ماشین حساب!! من دخترم
اما من برایت چای می ریزم
دیروز هم
نبودی که برایت بلیط سینما گرفتم
دوست داری بخند
دوست داری گریه کن
و یا دوست داری
مثل آینه مبهوت باش
مبهوت من و دنیای کوچکم
دیگر چه فرق می کند
باشی یا نباشی
من با تو زندگی می کنم”
رسول یونان
یلدا هم رفت،
دلواپس نباش!
از امشب،
شبهای نبودنت کوتاه تر میشوند...
زود چشمشان را میزنی
خسته میشوند
از رنگ تکراریت...
این روزها دوره
رنگین کمان هاست!
نمازهایمان اگر "نماز" بود که موقع سفر،ذوق نمی کردیم از شکسته شدنش!
احساسم را نمی فروشم ؛
حتــــی به بالاترین بــــها !
ولــــــــــــی ....
آنگونه که بخواهم خــــرج می کنم ،
برای آنـــــهایی که لایق آن هستند ...
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت
نوشته شده در پنج شنبه 94/5/29ساعت
2:37 عصر توسط snow نظرات ( ) |
نوشته شده در سه شنبه 93/12/5ساعت
12:49 صبح توسط snow نظرات ( ) |
نوشته شده در سه شنبه 93/10/16ساعت
11:14 عصر توسط snow نظرات ( ) |
نوشته شده در سه شنبه 93/10/16ساعت
11:12 عصر توسط snow نظرات ( ) |
نوشته شده در پنج شنبه 93/10/4ساعت
4:28 عصر توسط snow نظرات ( ) |
نوشته شده در چهارشنبه 93/8/14ساعت
2:49 عصر توسط snow نظرات ( ) |
نوشته شده در پنج شنبه 93/8/8ساعت
1:12 عصر توسط snow نظرات ( ) |
نوشته شده در دوشنبه 93/7/7ساعت
10:9 عصر توسط snow نظرات ( ) |
هیچ کس درک نمی کند
که من زندگی ام را گم کرده ام
لابه لای ته ریش مردانه ات
که عجیب دلم را می لرزاند!!!
نوشته شده در جمعه 93/7/4ساعت
10:16 عصر توسط snow نظرات ( ) |
سال ها بعد...
قرار نیست اتفاقی بیافتد!
نه در آغوش دیگری غلت میزنم و...
نه سر کسی دیگر را روی شانه هایم نگه میدارم!
سال ها بعد...
نوشته شده در چهارشنبه 93/7/2ساعت
12:35 صبح توسط snow نظرات ( ) |