سفارش تبلیغ
صبا ویژن
√❤کلبه عاشــــــــقان❤√


                                         


 


نمی گویم کنارم بنشین


اگر تو می خواهی تنهایم بگذار


نمی گویم به چشمانم نگاه کن


اگر تو می خواهی چشمانت را بر من ببند


نمی گویم با من حرف بزن


اگر تو می خواهی خاموش باش


نمی گویم به من لبخند بزن


اگر تو می خواهی ابروانت را در هم بکش


    تنها  می گویم که چه خودت بخواهی ، چه نخواهی


عاشقت هستم و عاشقانه دوستت دارم



 



                                                            


  

اگه من داد بزنم همش بگم دوست دارم راضـی میشـی؟

 
اگه من جار بزنـم همـه را با خبـر کنـم راضـی میــشــی؟

 
اگه من یاغـی بشـم همــه درهـا رو بشکنم راضی میشی؟

 
 اگه من تـا آخـر قلبـت تـا نهایـت بــپـرم راضـی میــشـی؟
 
  
اگه بـاز مـثـل قدیـما دلــت را دســت بـیـارم راضـی میشی؟
 
  
اگه ایـن بـازی عشقـــو از رقـیـبـم بـبـرم راضــی مـیشــی؟

  
مـن کـه گــفـتـم دیــگـــه  بــی تــو زنــدگــیــم بـی مــعـنی

 
 اگـه این معـنی رو توی زندگیم حکش کنم راضـی میشی؟

 
مــن کـه گـفـتم تــوی دلـم کـسی،دیگـه جای تورو نمیگیره

 
اگــه جاتـو تو دلــم تثـبـیــت کــنــم ، راضــــی مـــیشـــی؟

                       



 دوستت دارم 

      



 


  


نوشته شده در چهارشنبه 89/3/5ساعت 5:10 عصر توسط HAMID نظرات ( ) |


نبض تنهایی
 

 

 غرور نذاشت بهت بگم قد خدا دوستت دارم


حالا نشستم یه گوشه دارم ستاره میشمارم


اکه بهت گفته بودم حالا تو مال من بودی


من تو خیال تو بودم تو تو خیال من بودی


کاش که میون من و تو تو اون روزا حصار نبود


هیچی میونمون بجز دلای بیقرار نبود


انگار که تقدیر نمیخواست تو در کنار من باشی


منم بهار تو باشم تو هم بهار من باشی

 


 

         



تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری ششم www.pichak.net کلیک کنید





تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری ششم www.pichak.net کلیک کنید

دلتنگم و دیدار تو درمان من است

بی رنگ رخت زمانه زندان من است

بر هیچ دلی مباد و بر هیچ تنی

آنچ ز غم هجران تو بر جان من است


 



تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری ششم www.pichak.net کلیک کنید

بی تو دلتنگی به چشمانم سماجت می کند

وای ، دل چون کود کی بی تو لجاجت می کند

اشتیاق دیدن تو میل خاموشی نکرد

   هیچوقت عشقت به دل فکر فراموشی نکرد





تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری ششم www.pichak.net کلیک کنید



تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری ششم www.pichak.net کلیک کنید

 

 الهام جان  

      


  د ؟و ؟س؟ ت ؟ت؟ 

                    د ا ر م  


  

تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری ششم www.pichak.net کلیک کنید


نوشته شده در چهارشنبه 89/3/5ساعت 3:50 عصر توسط HAMID نظرات ( ) |


هر شب به من سر میزند



من وتو با همیم اما دلامون خیلی دوره


همیشه بین ما دیوار صد رنگ غروره


نداریم هیچ کدوم حرفی که بازم تازه باشه


چراغ خنده هامون خیلی وقته سوت و کوره


من وتو،من وتو ،من وتو


هم صدای بی صداییم با هم و از هم جداییم


خسته از این قصه ها ییم هم صدای بی صداییم


نشستیم خیلی شب ها قصه گفتیم از قدیما


یه عمره وعده ها رو دادیم و حرف ها رو گفتیم


دیگه هیچی نمی مونه برای گفتن ما


گلای سرخمون پوسیده موندن توی باغچه


دیگه افتاده از پا ساعت پیر رو طاقچه


گلای قالی رنگ زرد پاییزی گرفتن


اونام خسته شدن از حرف هر روز تو و من


 

من وتو ،من و تو ،من وتو هم صدای بی صداییم با هم و از هم جداییم خسته از این قصه هاییم هم صدای بی صداییم

 


نوشته شده در چهارشنبه 89/3/5ساعت 2:6 عصر توسط HAMID نظرات ( ) |


ترس ، ترسم از دست تو بوده

برای خواستن عشقم ، نیاد اون ...

نیاد اون روزی که دیره

واسه ی داشتن عشقم ، نیاد ...

ترس ، ترسم از اینه که روزی

من به یاد تو نباشم ، دیگه دل ...

دیگه دل سرد بشم از تو

برم و با تو نباشم ، برم و با تو نباشم ...

ترس من اینه که روزی روی قولم پا بذارم

واسه بدبینی و حرفات ، تو رو تنها بذارم

ترس من از خنده ‌های تلخ و بی روح لب توست

کاش بدونی دل تنهام ، گم شده تو این شب توست

ترس ، ترسم اینه دیر بفهمی

عشق پاکو تو نگاهم ، دیگه آ ...

دیگه آرزوم نباشه بمونیم همیشه با هم

ترس ، ترسم از اینه که روزی

من به یاد تو نباشم ، دیگه دل

دیگه دل سرد بشم از تو

برم و با تو نباشم ، برم و با تو نباشم

ترس من اینه که روزی روی قولم پا بذارم

واسه بدبینی و حرفات ، تو رو تنها بذارم

ترس من از خنده ‌های تلخ و بی روح لب توست

کاش بدونی دل تنهام ، گم شده تو این شب توست ...


 ای خدا کاری کن تا تموم عاشقای دنیا به عشقشون برسند


نوشته شده در چهارشنبه 89/3/5ساعت 10:27 صبح توسط HAMID نظرات ( ) |


وقتی کسی رو دوست داری. حاضری جون فداش کنی حاضری دنیا رو بدی فقط یک بار نگاهش کنی. 


به خاطرش داد بزنی.به خاطرش دروغ بگی.............رو همه چیز خط بکشی حتی رو برگ زندگی. 

وقتی کسی تو قلبته حاضری دنیا بد باشه........فقط اونی که عشقته عاشقی رو بلد باشه. 

قید تموم دنیا رو به خاطر اون میزنی..........خیلی چیزا رو می شکنی تا دل اون رو نشکنی. 

حاضری که بگزری از دوستای امروز و قدیم.........اما صداشو بشنوی شب از میون دو تا سیم. 

حاضری قلب تو باشه پیش اون گرو..........فقط خدا نکرده اون یک وقت بهت نگه برو. 

حاضری هر چی دوست نداشت به خاطرش رها کنی..........حسابتو حسابی از مردم شهر جدا کنی. 

حاضری هر جا که بری به خاطرش گریه کنی..........بگی که مهتاجشی و به شونه هاش تکیه کنی. 

وقتی کسی تو قلبته یک چیز قیمتی داری...........دیگه به چشمت نمیاد اگر که ثروتی داری . 

حاضری هر چی بشنوی حتی اگر سرزنشه.........به خاطر اون کسی که خیلی برات با ارزشه. 

حاضری هر کی جز اونو ساده فراموش کنی..........پشت سرت هر چی میگن چیزی نگی گوش کنی. 

حاضری که بگذری از مقررات و دین و درس............وقتی کسی رو دوست داری معنی نمیده دیگه ترس

بوسه بر عکست زنم ترسم که قابش بشکند

قاب عکس توست ولی شیشه عمر من است

بوسه بر مویت زنم ترسم که مویت بشکند

رشته موی توست ولی ریشه عمر من است

ای خدا کاری کن تا تموم عاشقای دنیا به عشقشون برسند



نوشته شده در چهارشنبه 89/3/5ساعت 10:22 صبح توسط HAMID نظرات ( ) |



به تو عادت کرده بودم



به تو عادت کرده بودم ای به من نزدیک تر از من ای حضورم از تو تازه ای نگاهم از تو روشن به تو عادت کرده بودم 

مثل گلبرگی به شبنم مثل عاشقی به غربت مثل مجروحی به مرهم لحظه در لحظه عذابه لحظه های من بی تو 

تجربه کردن مرگه زندگی کردن بی تو من که در گریزم از من به تو عادت کرده بودم 

از سکوت و گریه شب به توحجرت کرده بودم با گل و سنگ و ستاره از تو صحبت کرده بودم

خلوت خاطره هامو با تو قسمت کرده بودم خونه لبریز سکوته خونه از خاطره خالی من پر از میل زوالم عشق من 

تو در چه حالی

نیمه شب آواره وبی حس وحال...درسرم سودای جامی بی زوال پرسه ای آغاز کردیم در خیال...دل به یاد آورد 


ایام وصال 


از جدایی یک دو سالی می گذشت...یک دو سال ازعمررفت وبرنگشت دل به یاد آورد اول بار را...خاطرات اولین 


دیدار را آن نظربازی و آن اسراررا...آن دو چشم مست آهووار را 


همچو رازی مبهم و سر بسته بود...چون من از تکرار او هم خسته بود آمد و هم آشیان شد با من او...هم نشین و 


هم زبان شد با من او 


دامنش شد خوابگاه خستگی...اینچنین آغاز شد دلبستگی وای از آن شب زنده داری تا سحر...وای از آن عمری


 که با او شد بسر


مست او بودم زدنیا بی خبر...


  •  

    دم به دم این عشق می شد بیشتر آمد و در خلوتم دمساز شد...گفتگوها بین ما آغاز شد


  •  

    گفتی که چو خورشید زنم سوی تو پر چو ماه میکشم از پنجره سر افسوس که خورشید شدی وقت غروب اندوه


     که ماه شدی وقت سحر

  •  

    یکی در آرزوی دیدن توست،یکی در حسرت بوسیدن توست،ولی من ساده و بی ادعایم ، تمام هستی ام 


    خندیدن توست

  •  

    میتونی نگاهم نکنی اما نمیتونی جلو چشامو بگیری . میتونی بگی دوستت ندارم اما نمیتونی بگی دوستم 


    نداشته باش . میتونی از پیشم بری اما نمیتونی بگی دنبالم نیا . پس نگاهت میکنم ، دوستت دارم ،تا ابد به 


    دنبالت میام  

  •  

    زندگی دفتری از خاطرهاست یک نفر در دل شب یک نفر در دل خاک یک نفر همدم خوشبختی هاست یک نفر 


    همسفر سختی هاست چشم تا باز کنیم عمرمان می گذرد ما همه همسفریم پس بیایم باهم مهربونتر باشیم


  • به چه مانند کنم حالت چشمان ترا ؟ به غزلهای نوازشگر حافظ در شب ؟ یا به الماس سیاهی که بشویندش در 


    جام شراب ؟ به چه مانند کنم؟؟؟





  • نوشته شده در چهارشنبه 89/3/5ساعت 7:51 صبح توسط HAMID نظرات ( ) |

         

                حیف لحظه های خوبی که برای تو گذاشتم

       
       حیف غصه ای که خوردم چون ازت خبر نداشتم        


              حیف شبها که با خیالت نشستم زیر مهتاب
     

          حیف وقتی که تلف شد واسه دیدنت توی خواب       
     

              حیف عشق واعتقادم حیف عمرم ودقیقه ام  


        حیف هرچی به تو گفتم راستی راستی حیف سلیقم   


              حیف قلبمکه یه روزی دادمش دستت امانت
      

        حیف اعتقاد اون روز حیف واژه خیانت        


             ما که رفتیم تو بمون با اونی که دوستش داری 


        با اونی که پنهونی سر روی شونش میزاری      


             ما که رفتیم ولی این رسم وفا داری نبود 

     
                قصه چشمای تو واسه ما تکراری نبود           


             ما که رفتیم تو میدونی وحالا عشق جدید 


               با تو بودن معصیت بیش نبود                    



    نوشته شده در سه شنبه 89/3/4ساعت 1:51 عصر توسط HAMID نظرات ( ) |

    در تمام مسیر طولانی که خود را همراه آن کرده بودم


    تسلیم دوست داشتنهایم شدم و هزاران بار بغض خود را در گلوی خود حبس کردم


    تو در دلم جوانه زدی و زیستی اما به خواست من ,و حال من به این زیستن خاتمه میدهم


    دل گمراهم بوی عطر عشق تو را ناخواسته و ندانسته به سوی من آورد


    فکر میکردم در پاییز هم می توان جوانه زد اما این بار ساقه های محبت در دل من خشک و سیاه شدند


    قلب عاشقانه ام را چه بی رحمانه سوزاندی


    لحظه های سبز و شیرین مرا چه ناعادلانه به سیاهی و تلخی کشاندی


    همیشه بر آن بودم که از عشق زیبایم برای همگان بخونم


    و فریاد برآرم که چگونه عاشق دوست داشتنت بودم


    اما هرگز این خروش عشق را در دل من باور نداشتی


    حالا دیگر شرمگین این دل خود شدم.... براستی چرا تورا ساختم ؟؟؟؟


     

     چرا تورا ساختم ؟

    چرا ترانه های عاشقی را برای تو سرودم؟

    حال دیگر عشق من خفته است, دستانم دیگر آغوش گرمت را طلب نمی کنند
     
    وای بر من که چگونه در حسرت دوست داشتنت سوختم

    وای بر من که چگونه شب و روزم را آلوده ی تو کردم

    چه ناگاه بانگ نفسهایت را برایم خاموش کردی

    چه ناگاه شیشه ی دلم را با غرورت شکستی

    و چه  ناگاه  مرا در آتش عشق بی فروغت سوزاندی

    رهایت کردم,رهایت کردم که دیگر در قفس قلبم اسیرو درمانده نباشی

    عشق تو را برای خود یک خاطره ی جاویدانه ثبت خواهم کرد

    یقین داشته باش که دیگر سرزمین تشنه ی دلم را با وجود تو سیراب نخواهم کرد

    و گلهای زیبای باغچه ی عشقم را دیگر با نگاه تو آبیاری نخواهم کرد

    تقدیر را اینگونه برایم رقم زدی می توانست زیباتر از این باشد

    غنچه ایی در حال شکفتن باشد اما تو خواهان آن نبودی

    دیگر نمی مانم,می روم ,میروم و آن کلبه عاشقی و آن غروب پاییزی را با تمام زیبائیهایش به تو می سپارم

    پس رهایش نکن بگذار بپاس عشقی که به تو داشتم این خاطرات برای همیشه زنده بماند 

    هرگز شوق سفر را با من نداشتی ... و هرگز مرا همراهی نکردی

    نمیدانم خانه عاشقی کجاست و به کدامین سو باید رفت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    نوشته شده در سه شنبه 89/3/4ساعت 10:54 صبح توسط HAMID نظرات ( ) |



                    گریه کن جداییا ما رو رها نمی کنن ....

    آدما انگار برای ما دعا نمی کنن...              


               گریه کن حالاحالا از هم باید جدا باشیم ....

    بشینیم منتظر معجزه ی خدا باشیم...       


             گریه کن منم دارم مثل تو گریه می کنم ...  

    به خدای آسمونامون گلایه می کنم...      

     
            گریه کن واسه شبایی که بدون هم بودیم ...

    تنهایی ، برای سنگینی غصه کم بودیم...      

     
           گریه کن ، سبک میشی ، روزای خوب یادت میاد ...


    گرچه تو تقویمامون نیستن اون روزا زیاد...      


           گریه کن برای قولی که بهش عمل نشد ...


    واسه مشکلاتی که ، بودش و هست و حل نشد...    


         گریه کن واسه همه ، واسه خودت ، برای من ...

    توی بارونی ترین ثانیه حرفاتو بزن...     


         گریه کن تا آینه شه ، باز اون چشای روشنت ......


    واسه موندن لازمه ، فدای گریه کردنت 
      


    ای کاش به دل کسی پا نمی گذاشتیم و



    کسی به دلمون پا نمی گذاشت



    ای کاش اگه کسی به دلمون پا گذاشت دیگه



    دلمون تنها نمی گذاشت


    ای کاش اگه یه روز دلمون رو تنها گذاشت 


    رد پاشو روی دلمون جا نمی گذاشت


     



    نوشته شده در دوشنبه 89/3/3ساعت 9:24 عصر توسط HAMID نظرات ( ) |

       

    SMS



    . خدایااز آنروزی که
    ما را افریدی به غیر از معصیت چیزی ندیدی قسم به هشت و چهارت زما بگذرشتر دیدی
    ندیدی .

    . دوستی نه حساب است که فراموش شود ونه چراغ است که خاموش شود به
    یادتم رفیق .

    . یه عاشق میره زیر بارون عاشقتر میشه .

    . هیچ دردی بزرگتر از درد تنهایی نیست  .

    . توی دنیا دو نفر باش یکی واسه خودت ویکی برای دیگری  واسه خودت زندگی کن وبرای دیگری زندگی باش .

    . کسی را که امیدوار است هیچگاه نا امید نکن شاید امید تنها دارائی او
    باشد ...

    . هیچ وقت به خدا نگو یه مشکل بزرگ دارم به مشکل بگو یه خدای بزرگ
    دارم .

    . شباهت تو با میرزا نوروز:میرزا پول داشت کفش نمی خرید تو موبایل
    داری اس ا اس نمیفرستی .

    . منو ببخش که بی خبر تو خلوتت پا می زارم مقصرش تنهاییه من که گناهی
    ندارم .

    . یه قطره آب میریزم تو دریا تا زمانی که پیداش کنی دوستت دارم .

    . یه ذغال برمیدارم ودورت را خط میکشم ومینویسم این بی معرفت تمام
    دنیای منه .

    . چرا ... آخه چرا؟...آخه چرا تو که میدونی سر کاری بازم میای پایین .

    . به یارو میگن با کشور جمله بساز میگه با کش ور رفتم خورد تو چشم .

    . 1+1=2چشمم مال تو2+4=6 دنگ حواسم پیش تو12+12=24 ساعته بهت فکر
    میکنم4+3=7 روز هفته خواب تو میبینم 50+50=100%دوست دارم .

    . به علت بارش بی وفایی جاده عشق لغزنده است لطفا با محبت حرکت کنید .

    . باشه رفتی بی خیال یکی باشه طلبت فکر نکن اگه بری دلم میشه در به
    درت .

    . در غروب آرزوهام کسی یارم نبود انتظار مرگ داشتم آن  هم مرا یار نبود .

    . داخل قلب من سه نفر هستند:خداو پدرومادرای وای تو یادم رفتی اخه تو
    ضربان قلب منی .

    . سلامی به گرمی آش رشته که روش با پیاز داغ نوشته : دوست دارم
    فرشته
      .

    . عطر حرفات واسه من بوی گل شقایقه تورا دیدن واسه من قشنگ ترین
    دقایقه .

    . گرچه ما را نکنی یاد ولی ما هستیم دل به امید پیامی که ندادی بستیم
    .

    . به اندازه یک کیلو خاکشیر دوست دارم اگه شمردی میفهمی چقدر دوستت
    دارم .

    . اگر خری تورا بوسه کند بهتر از ان است که بوسه ای تو را خر کند .

    . میدونی فرق اسمون خدا با اسمون دلم چیه ؟ آسمون خدا یه ماه داره با
    بی نهایت ستاره ولی آسمون دلم یه تک ستاره داره که خیلی ماهه .

    . سختی مال من راحتی  مال تو
    بدبختی مال من خوشبختی مال تو اصلا همه چیز مال تو ولی تو مال من .

    . میگویند شیشه ها بی احساس اند اما وقتی رو شیشه اتاقم که بخار کرده
    بود نوشتم دوستت دارم آرام آرام گریست .

    . یه بوس  با طعم لیمو شیرین
    فرستادم زود بگیرش تلخ نشه .



    نوشته شده در یکشنبه 89/3/2ساعت 2:20 عصر توسط HAMID نظرات ( ) |

    <   <<   36   37   38   39   40   >>   >


    قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت