سال نو میشود.زمین نفسی دوباره می کشد.برگ ها به رنگ در می آیند و گل ها لبخند می زند و پرنده های خسته بر می گردند و دراین رویش سبز دوباره…من…تو…ما… کجا ایستاده اییم.سهم ما چیست؟..نقش ما چیست؟…پیوند ما در دوباره شدن با کیست؟… یادم باشد که زیبایی های کوچک را دوست بدارم حتی اگر در میان زشتی های بزرگ باشند یادم باشد که دیگران را دوست بدارم آن گونه که هستند ، نه آن گونه که می خواهم باشند یادم باشد که هرگز خود را از دریچه نگاه دیگران ننگرم که من اگر خود با خویشتن آشتی نکنم هیچ شخصی نمی تواند مرا با خود آشتی دهد یادم باشد که خودم با خودم مهربان باشم چرا که شخصی که با خود مهربان نیست نمی تواند با دیگران مهربان باش یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبرالیل و النهار یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال حلول سال نو و بهار پرطراوت را که نشانه قدرت لایزال الهی و تجدید حیات طبیعت می باشد رابه تمامی عزیزان تبریک و تهنیت عرض نموده و سالی سرشار از برکت و معنویت را ازدرگاه خداوند متعال و سبحان برای شماعزیزان مسئلت مینماییم امروز با شکوهترین روز هست روزی که آفریدگار تو را به جهان هدیه داد و من میترسم به تو تبریکی بگویم که شایسته تو نباشد روز میلاد توست و من همچنان در آرزوی لحظه ای هستم که دستانت را بگیرم در چشمانت خیره شوم تو را در آغوشم بفشارم و با عشق بگویم به زمین خوش آمدی فرشته ی مهر و زیبایی تولدت مبارک اگر باران بودم انقدر می باریدم تا غبار غم را از دلت پاک کنم اگر اشک بودم مثل باران بهاری به پایت می گریستم اگر گل بودم شاخه ای از وجودم را تقدیم وجود عزیزت میکردم اگر عشق بودم آهنگ دوست داشتن را برایت مینواختم ولی افسوس که نه بارانم نه اشک نه گل و نه عشق اما هر چه هستم دوستت دارم میدانم امروز بارها و بارها تولدت را تبریک گفته اند شاید واژه های تبریک آنها را زیباتر بوده اند اما با عشقی را که من به همراه تبریکم روانه قلب مهربانت میکنم قابل قیاس نیست روز میلاد تو روز شکفتن غنچه های مهربانیست ، با تمام وجود دوستت دارم
فرض کن حضرت مهدی به تو ظاهر گردد ظاهرت هست چنانچه خجالت نکشی؟؟ باطنت هست پسندیده صاحب نظری؟؟
خانه ات لایق او هست که مهمان گردد؟؟ لقمه ات در خور او هست که نزدش ببری؟؟ پول بی شبهه و سالم زهمه دارییت داری آنقدرکه یک هدیه برایش بخری؟؟ حاضری گوشی همراه تو را چک بکند با چنین شرط که در حافظه دستی نبری؟؟ واقعی بر عمل خویش تو بیش از دگران میتوان گفت تو را شیعه اثنی عشری؟؟
باز این چه شورش است که در خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است این صبح تیره باز دمید از کجا کزو کار جهان و خلق جهان جمله درهم است گویا طلوع میکند از مغرب آفتاب کاشوب در تمامی ذرات عالم است گرخوانمش قیامت دنیا بعید نیست این رستخیز عام که نامش محرم است در بارگاه قدس که جای ملال نیست سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است جن و ملک بر آدمیان نوحه می کنند گویا عزای اشرف اولاد آدم است خورشید آسمان و زمین، نور مشرقین پرورده ی کنار رسول خدا، حسین کشتی شکست خورده ی طوفان کربلا در خاک و خون طپیده میدان کربلا گر چشم روزگار به رو زار می گریست خون می گذشت از سر ایوان کربلا نگرفت دست دهر گلابیبه غیر اشک زآن گل که شد شکفته به بستان کربلا از آب هم مضایقه کردندکوفیان خوش داشتند حرمت مهمان کربلا بودند دیو و دد همه سیراب ومی مکند خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا زان تشنگان هنوز به عیوق می رسد فریاد العطش ز بیابان کربلا آه از دمی که لشگر اعدا نکرد شرم کردند آخ که چه قدر دلم هوای کربلا دارد امشب یا حسین نیم نگاهی در این شب ها به بنده حقیرت بینداز ما هم کربلایی شویم سحر نزدیک است.... ســـــــــــــــــــــــــــــــــــــلام به تمام بچه های پارسی بلاگ از اینکه تو این مدت تحملم کردید متشکرم مثل اینکه زیاد اینجا بودم باید برگردم پادگان از همه تون ممنون معلوم نیست کی برگردم ولی تو این مدت الهام جون هست وبلاگم دست اونه یعنی خودمم دست اونم اذیتش نکنید مراقبش باشید و بهش کمک کنید مرسی خداحافظ همگیتون.
دل در جوشش ناب عرفه، وضو می گیرد و در صحرای تفتیده عرفات، جاری می شود. آن جا که ایوان هزار نقش خداشناسی است. لب ها ترنم با طراوت دعا به خود گرفته و چشم ها امان خود را از بارش توبه، از دست داده اند. دل، بیقرار روح عرفات، حضرت اباعبدالله الحسین (ع) شده است. پنجره باران خورده چشم ها از ضریح اجابت، تصویر می دهد و این صحرای عرفات است که با کلمات روحبخش دعای امام حسین (ع) و اشک عاشقان او بر دامن خود اجابت را نقش می کند. اشک و زمزمه ما را نیز بپذیر، ای خدای عرفه. عرفات نام جایگاهی است که حاجیان در روز عرفه (نهم ذی الحجه) در آنجا توقف می کنند و به دعا و نیایش می فَتَلَقی آدَمُ مِنْ رَبِّه کَلماتًُ فتابَ عَلیهِ اِنَّه هو التَّوابُ الرّحیمْ آدم از پروردگارش کلماتی دریافت داشت و با آن به سوی خدا بازگشت و خداوند، توبه او را پذیرفت، چه او توبه پذیر مهربان است. طبق روایت امام صادق(ع)، آدم (ع) پس از خروج از جوار خداوند، و فرود به دنیا، چهل روز هر بامداد بر فرار کوه صفا با چشم گریان در حال سجود بود، جبرئیل بر آدم فرود آمد و پرسید: ـ چرا گریه می کنی ای آدم؟ ـ چگونه می توانم گریه نکنم در حالیکه خداوند مرا از جوارش بیرون رانده و در دنیا فرود آورده است. ـ ای آدم به درگاه خدا توبه کن و به سوی او بازگرد. ـ چگونه توبه کنم؟ جبرئیل در روز هشتم ذیحجه آدم را به منی برد، آدم شب را در آنجا ماند. و صبح با جبرئیل به صحرای عرفات رفت، جبرئیل هنگام خروج از مکه، احرام بستن را به او یاد داد و به او لبیک گفتن را آموخت و چون بعد از ظهر روز عرفه فرا رسید تلبیه را قطع کرد و به دستور جبرئیل غسل کرد و پس از نماز عصر، آدم را به وقوف در عرفات واداشت و کلماتی را که از پروردگار دریافت کرده بود به وی تعلیم داد، این کلمات عبارت بودند از: خداوندا با ستایشت تو را تسبیح می گویم سُبحانَکَ اللهُمَ وَ بِحمدِک جز تو خدایی نیست لا الهَ الاّ اَنْتْ کار بد کردم و بخود ظلم نمودم عَمِلْتُ سوء وَ ظَلَمْتُ نَفْسی به گناه خود اعتراف می کنم وَ اِعْتَرِفْتُ بِذَنبی اِغْفرلی تو مرا ببخش که تو بخشنده مهربانی اِنَّکَ اَنْتَ اَلغَفور الرّحیمْ
حضرت ابراهیم (ع) در عرفات در صحرای عرفات، جبرئیل، پیک وحی الهی، مناسک حج را به حضرت ابراهیم (ع) نیز آموخت و حضرت ابراهیم (ع) در برابر او می فرمود: عَرِفتُ، عَرِفتُ (شناختم، شناختم). پیامبر اسلام (ص) در عرفات و نیز دامنه کوه عرفات در زمان صدر اسلام کلاس صحرایی پیامبر اسلام (ص) بود و بنا به گفته مفسرین آخرین سوره قرآن در صحرای عرفات بر پیغمبر (ص) نازل شد و پیغمبر این سوره را که از جامع ترین سوره های قرآن است و دارای میثاق و پیمانهای متعدد با ملل یهود، مسیحی و مسلمان و علمای آنها می باشد، و قوانین و احکام کلی اسلام را در بر دارد، به مردم و شاگردانش تعلیم فرمود. و طبق مشهور میان محدثان پیامبر (ص) در چنین روزی سخنان تاریخی خود را در اجتماعی عظیم و با شکوه حجاج بیان داشت: ...... ای مردم سخنان مرا بشنوید! شاید دیگر شما را در این نقطه ملاقات نکنم. شما به زودی به سوی خدا باز می گردید. در آن جهان به اعمال نیک و بد شما رسیدگی می شود. من به شما توصیه می کنم هرکس امانتی نزد اوست باید به صاحبش برگرداند. هان ای مردم بدانید ربا در آئین اسلام اکیداً حرام است. از پیروی شیطان بپرهیزید. به شما سفارش می کنم که به زنان نیکی کنید زیرا آنان امانتهای الهی در دست شما هستند، و با قوانین الهی بر شما حلال شده اند. ......... من در میان شما دو چیز به یادگار می گذارم که اگر به آن دو چنگ زنید گمراه نمی شوید، یکی کتاب خدا و دیگری سنت و (عترت) من است. هر مسلمانی با مسلمان دیگر برادر است و همه مسلمانان جهان با یکدیگر برادرند و چیزی از اموال مسلمانان بر مسلمانی حلال نیست مگر اینکه آنرا به طیب خاطر به دست آورده باشد.....
صحرای عرفات همایش شناخت و خودسازی امام حسین (ع) حضرت سیدالشهدا، امام حسین (ع) نیز بعد از ظهر روز عرفه همراه با فرزندان و گروهی از اصحاب از خیمه های خود در صحرای عرفات بیرون آمدند، و روی به دامن کوه رحمت نهادند و در سمت چپ کوه روی به کعبه، همایشی تشکیل دادند، که موضوع آن به مناسبت روز عرفه (روز شناخت)، شناخت و سازندگی بود. این همایش، تنها جنبه علم و معرفت نداشت بلکه شناخت توأم با عمل و سازندگی و تزکیه و خودسازی بود ســــــــــــــــــــــــــــــلام به تمام بچه های پارسی بلاگــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ از اینکه تو این مدت نبودم از همه شما به خاطر نظرات و همچنین تبریک هاتون برای تولدم بسیار بسیار ممنونم البته وبلاگم دست پسر عموم بود ولی نمیدونم چرا به نظرات شما جواب نداده اخه خودم خدمت هستم الان اومدم مرخصی و خیلی کم پیش میاد بیام اینجا البته فقط برای مدت کوتاه چون میخوام انتقالی بگیرم برای شهر خودم البته اگه موافقت کنن منم در خدمت شما هستم وگرنه که هیچ. در هر صورت ممنون از همگی شمااا. هـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدف اگر هدف انسان به قدر کافی بزرگ باشد،رسیدن به آن آسان تر میشود، زیرا هدف های بزرگ همیشه، شور و هیجان بیشتری ایجاد میکند و باعث میشود با افزایش انگیزه توان انسان نیز به مراتب افزایش پیدا کند پس بهترین کار در زندگی این است که همیشه برای خودتان هدف های والاتری را در نظر بگیرید و با شور و شوق فرآوان تلاش کنید و با برخورداری از تمام ظرفیت های جسمی و روحی قدم در راه بگذارید و مطمئن باشید که با لطف و عنایت خداوندی بر اوج موفقیت می رسید. اگر دورم ز دیدارت دلیل بی وفــــــــــــــــــــــــــــــایی نیســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت وفــــــــــــــــــــــــــــــــا آن است که نامت را همــــــــــــــــــــــــــــیشه زیر لـــــــــــــــــــب دارم اگر دورم ز دیدارت دلیل بی وفــــــــــــــــــــــــــــــایی نیســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت وفــــــــــــــــــــــــــــــــا آن است که نامت را همــــــــــــــــــــــــــــیشه زیر لـــــــــــــــــــب دارم
آدم (ع) تا هنگام غروب آفتاب همچنان دستش رو به آسمان بلند بود و با تضرع اشک می ریخت، وقتی که آفتاب غروب کرد همراه جبرئیل روانه مشعر شد، و شب را در آنجا گذراند. و صبحگاهان در مشعر بپاخاست و در آنجا نیز با کلماتی به دعا پرداخت و به درگاه خداوند توبه گذاشت......
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |