شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار
متن هاي باحال و عاشقانه خودتونا اينجا بذاريد فرقي نميکنه واسه چه شخصي باشه

پيام‌هاي اتاق

ساعت ویکتوریا
+ در تنهايي خود لحظه ها را برايت گريه کردم در بي کسيم براي تو که همه کسم بودي گريه کردم در حال خنديدن بودم که به ياد خنده هاي سرد و تلخت گريه کردم در حين دويدن در کوچه هاي زندگي بودم که ناگاه به ياد لحظه هايي که بودي و اکنون نيستي ايستادم و آرام گريه کردم ولي اکنون مي خندم آري ميخندم به تمام لحظه هاي بچگانه اي که به خاطرت اشک هايم را قرباني کردم
ساعت ویکتوریا
گروه عشق هاي آتشينlove
vertical_align_top