سفارش تبلیغ
صبا ویژن
√❤کلبه عاشــــــــقان❤√

میگویند یک روزی هست ..



که چرتکـه دست میگیرند و حساب و کتاب میکنند ...



و آن روز تـــو باید تــــاوان آن چه با من کردی را بدهی!



فقط نمیدانم ....



تاوان دادن آن موقع تـــو ، به چه دردمنمیخورد!؟!



 

 

ولو شده ام سر خیابان



در منطقه ی استحفاظی ِ یک مشت موش و گربه و سوسک و نکبت!



رد میشوند از کنارم



مردم ِ پرهیزگار!!



و دلسوز ترینشان



یک نخ
سیگار به طرفم پرت میکند!



مچاله میشوم، در خودم، در بی کسی ام، در تمام گند زار ِ زندگیم...



و هنوز منتظرم



نه منتظر دستی که از روی ترحم برایم مرحم لحظه ای پرت کند



منتظر دستی ام که دستهایم را بگیرد و تمام کند.... این همه حقارتم را!


نوشته شده در شنبه 91/10/16ساعت 10:17 عصر توسط HAMID نظرات ( ) |



قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت